به نام قادر منّان و همراه دل نالان
همی خوانم برای تو ز بد ذاتیّ بدکیشان
همان هایی که بعد از رجعت پیغمبر(ص) دانا
تمام پند و وعظ او برفت از خاطر آنها
اگر در یادشان مهر و سخا و جودِ "احمد" بود
تمام ذکرشان هر دم "و ما کان محمّد" بود
نمی بردند از خاطر غدیر و خطبه ی آن را
نمی کردند بی پایه تمام و کلّ ایمان را
تمام پایه ی ایمان ، تمام معنی قرآن
تو دانی در چه می باشد ، همه آرامش انسان
ولای حیدر(ع) است و بس ، تمام دین پیغمبر(ص)
چکیده گشته در حیدر (ع) همه آیین پیغمبر (ص)
دل خود بر که می دادم ز بعد رفتن حیدر (ع)
دل خود بر که می بستم ز بعد آل پیغمبر (ص)
دل خود را به او دادم که در او حیدری دیدم
که جانم زیر دِینَش شد چو او را حیدری دیدم
بدیدم من در او اوجِ ولای آل زهرا (س) را
که گفتا می دهم بر او همه روح و سر و پا را
منم سربازم و در راه فرمان و خط اویم
که در پیش امام خود به رسم عاشقان گویم
اگر شب لشکر انگیزد و ما رَزمی دِگَر سازیم
"من و ساقی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم"